جدول جو
جدول جو

معنی قاب دستمال - جستجوی لغت در جدول جو

قاب دستمال
تکه ای پارچه که با آن ظرف ها را بشویند یا گردگیری کنند
تصویری از قاب دستمال
تصویر قاب دستمال
فرهنگ فارسی عمید
قاب دستمال
(دَ)
مرکب از قاب ترکی به معنی ظرف و دستمال فارسی. جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند. جعاله و جعال. (منتهی الارب) ، رکوی که خوالیگران ظرف چرب را در آب گرم بدان سایند و چربی گیرند و آن غیر جل قاب شوری است. و رجوع به قاب شور شود
لغت نامه دهخدا
قاب دستمال
پرزو جل شالکی (گویش گیلکی) جامه ای که بدان در مطبخ ظرف شویند یا ظرف شسته را خشک کنند جعاله
فرهنگ لغت هوشیار
قاب دستمال
((دَ))
دستمالی که در منزل برای پاک کردن یا خشک کردن به کار می رود. قابس (ب) سوزنده، درخشان
فرهنگ فارسی معین